پست سیزدهم

ساخت وبلاگ
به نام خداوند قلم

دندون لق رو باید کند و انداخت دور.ببین من وقتی می بینمت دردم میگیره.نمی تونم نگات کنم اونوقت توقع داری کنارت تو یه گروه بمونم.میتونم به نظرت؟چندوقتقبل استخاره گرفتم که بهت میرسم یا نه؟آخرین بار گفت میرسم.خنده داره نه؟کی فکرشو میکرد من دیوونه ی مثلا منطقی بمونم تو دوست داشتن تو؟لینک ناشناسم نمیذاری بگم چه قد عاشقتم.کندم و انداختمدور دندون لق توی گره تو بودن رو.میخوام یادم بره وجود داری ولی مگه میشه؟لفت دادم از همه ی گروه هایی که تو سرگروهشون بودی.نمیخوام بیشتر از این حماقت کنم.میدونی؟من به خاطر تو از خیلی چیزا گذشتم.دوستیم بازهرا رو هزار تا پیچ و تاب دادم که بمونم پیشت ولی تو توجهی نمی کنی.درد نداره این؟مگه من چه قد تحمل دارم دلبر جان؟طاقتم داره تموم میشه.تونشستی کنار اون دختره داری د رمورد اون مقاله ی مسخره صحبت می کنی؟

میگم این شبا شبای وفات حضرت فاطمه هست.میشه تو این شبا یه اشاره ازت ببینم؟

♥</a> نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۶ ساعت 15:25 توسط بهار:

پست سیزدهم...
ما را در سایت پست سیزدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medicalfumsgirlstudent بازدید : 109 تاريخ : يکشنبه 29 بهمن 1396 ساعت: 18:06